تئودور کازینسکی؛ تروریستی نابغه که به ابد و یک روز زندان محکوم شد
بهره هوشی بالاتر از انیشتین و تحصیل در هاروارد آینده ای روشن را برای تدی ترسیم می کرد؛ حالا اما او به جرم تلاش برای ترور ۲۳ نفر از فعالان حوزه
فناوری طی چندین رشته بمبگذاری، به حبس ابد بدون عفو محکوم شده و در حال سپری کردن زندگی پشت میله های سرد زندان است.
کودکی با بهره هوشی بالاتر از اینشتین
«تئودور کازینسکی» در ۲۲ می ۱۹۴۲ میلادی در «شیکاگو» به دنیا آمد و بزرگترین فرزند زوجی آمریکایی لهستانی بود.
تئودور کازینسکی
تدی و برادر کوچکترش دیوید
اوکودکی شاد و سرحال بود اما پس از مدتی به علت ابتلا به بیماری های آلرژیک در محیطی ایزوله بستری شد و این دوران نسبتا طولانی تاثیر مخربی روی روحیه او به جا گذاشت تا جایی که به گفته پدر و مادرش همیشه با مشاهده حیوانات زندانی در قفس احساساتی می شد.
والدین تد که آثار نبوغ را در فرزند خود دیده بودند، او را برای کسب نمرات بالا تحت فشار قرار می دادند و حتی وی ناچار شد دو مقطع را به صورت جهشی طی کند.
علی رغم اینکه کازینسکی دو سال از همکلاسی هایش کوچکتر بود، بهترین نمرات کلاس را به خود اختصاص می داد و از اینرو به او لقب «متفاوت» را داده بودند. تد حتی به لطف نبوغ ذاتیش در تیم شطرنج و کلاس های فوق العاده نیز حضوری فعال داشت.
تحصیل در بهترین دانشگاه
در سال ۱۹۵۸ کازینسکی در حالی که تنها ۱۶ سال سن داشت با برخوردار شدن از بورس تحصیلی وارد «دانشگاه هاروارد» شد. او همزمان با تحصیل در رشته ریاضی در آزمایشاتی به سرپرستی پروفسور «هنری ماری» شرکت می کرد که طی آن اثرات آزار زبانی شدید روی تخریب ذهنی شرکت کنندگان مطالعه می شد و برخی عقیده دارند که یکی دیگر از دلایل تغییرات شخصیتی تد به همین دورانی بازمی گردد. خود او از این آزمایشات به عنوان بدترین تجربه زندگیش نام برده است.
او چهار سال بعد برای تحصیلات تکمیلی وارد دانشگاه میشیگان شد و همزمان با تدریس، پایان نامه اش را به شکلی تکمیل کرد که تحسین بسیاری از اساتید توانمند این موسسه را به ارمغان آورد.
تد در سال ۱۹۶۷ موفق به دریافت مدرک دکترای ریاضیات شد و به منظور تکیه بر کرسی استادی دانشگاه برکلی کالیفرنیا راهی غرب کشور شد. در این زمان مشکلات روانی به صورت چالش هایی در سخنرانی و اجتناب از ارتباط با دانشجویان خود را نشان داد و در سال ۱۹۶۹ منجر به استعفای کازینسکی از سمت استادیاری شد.
در اوایل دهه ۱۹۷۰ دکتر کازینسکی کسب و کار قبلی خود را رها کرده و در اتاقکی دورافتاده و بدون آب و برق در لینکن مونتانا به زندگی در انزوای کامل، شکار خرگوش و پرورش سبزیجات روی آورده بود. او در این دوران مطالعات زیادی داشت و دیدگاهی ضد فناوری پیدا کرده بود که با توجه به سابقه درخشانش در ریاضیات بسیار عجیب به نظر می رسید.
حدود یک دهه بعد کازینسکی با ترک حیات وحش به شیکاگو بازگشت و همراه برادرش در کارخانه ای مشغول به کار شد. در همین زمان با یکی از خانم های سرپرست وارد رابطه عاشقانه شد که سرانجام چندان خوشی نداشت. او برای انتقام از معشوقه سابقش شعری هجوآمیز درباره او نوشت که منجر به اخراجش از کارخانه شد. کسی که خبر اخراج را به او داد، سرپرست دیگری به نام «دیوید کازینسکی» بود!
ظهور یونابامبر
در این دوره با عود کردن مشکلات روانی کازینسکی و تسلط یافتن او در ساخت بمب های دست ساز، ماجرا وارد مرحله جدیدی شد. تد در سال ۱۹۷۸ بمب دست سازی را در بسته ای پستی به دانشگاه میشیگان برد و بدون نشان دادن خودش مطمئن شد که بسته برای یکی از اساتید «دانشگاه نورث وسترن» ارسال شود.
مسئولان دانشگاه میشیگان بی خبر از همه جا بسته را به نورث وسترن ارسال کردند اما این محموله پیش از رسیدن به دست پروفسور مذکور، توسط یک افسر امنیتی به نام «تری میکر» باز شد و انفجار آن جراحت های جزئی روی او برجا گذاشت.
تئودور کازینسکی
کازینسکی که می دانست افسران امنیتی از این به بعد تمام بسته ها را با دقتی مضاعف بررسی می کنند، برای پیاده کردن نقشه بعدی یکسال صبر کرد. او پس از بازگشت به مونتانا بمب دیگری را ساخته و به آدرس دانشگاه نورث وسترن ارسال کرد.
تد که از هر نوع فناوری از کامپیوتر گرفته تا هواپیما و حتی آزمایش های نوآورانه زیست شناسی متنفر شده بود این بار حوزه هوانوردی را هدف عملیات تروریستی خود قرار داد.
بمب سوم در سال ۱۹۷۹ در پرواز ۴۴۴ «امریکن ایرلاینز» منفجر شد و ۱۲ مصدوم به جای گذاشت. بمب چهارم هم برای رئیس خطوط هوایی «یونایتد ایرلاینز» ارسال شد که صورت او را با جراحت های جدی مواجه کرد.
«دفتر بازرسی فدرال» با همکاری «اداره پست» و «دفتر تنباکو، الکل و اسلحه گرم آمریکا» بازرسی های گسترده ای را برای پیدا کردن عامل این حملات مرموز شروع کرد. FBI در آن زمان این تروریست ناشناخته را UNABOM می نامید که برگرفته از سرواژه های انگلیسی «بمب گذاری دانشگاه و خطوط هوایی» است که بعدها به «یونابامبر» تغییر پیدا کرد.
کازینسکی با گذشت زمان مهارت بیشتری در تولید بمب های مخرب پیدا کرده بود و در سال ۱۹۸۲ بمب جدیدی را برای «دیوژن آنجلاکس» پروفسور مهندسی دانشگاه «کالیفرنیا» ارسال کرد که به عنوان متخصصی پیشرو در زمینه امواج مایکرو، آنتن و الکترومغناطیس شناخته می شود.
از دیگر قربانیان او می توان به اساتید برجسته دانشگاه «وندربیلت»، میشیگان، کمپانی بوئینگ و متخصصی به نام «جیمز مک کانال» اشاره کرد. مک کانل به خاطر تحقیق در زمینه امکان انتقال خاطرات بین جانوران شهرت دارد و آزمایش های عجیب و جنجال برانگیزش لقب «مک کانیبال»، به معنی آدم خوار را برایش به ارمغان آورده بود.
سه سال بعد بمب های او به حدی مخرب شدند که به جای بیمارستان، قربانی را مستقیما روانه دیار باقی می کردند. در ۱۹۸۵ مالک بخت برگشته یک فروشگاه بزرگ کامپیوتر، قربانی نفرت یونابامبر از فناوری شد. در سال های بعد یک تاجر کامپیوتر دیگر، زیست شناسی در دانشگاه کالیفرنیا و «چارلز اپستین» پروفسور شناخته شده علوم کامپیوتر در دانشگاه «ییل» نیز به جمع قربانیان او پیوستند.
پروفسور «دیوید گلمتر» از محققین و نویسنده های برجسته در زمینه «محاسبات موازی» بر اثر انفجار بمب کازینسکی دچار صدمات جدی از قبیل قطع دست و آسیب شدید چشم شد.
بازداشت به لطف برادر
پنهان کاری و مهارت تئودور کازینسکی در به جا نگذاشتن رد پا و سرنخ از خودش به حدی بود که تا دو دهه هیچ از یک سازمان های امنیتی آمریکا موفق به شناسایی او نشدند.
او که احتمالا از بازی با این سازمان ها خسته شده بود در سال ۱۹۹۵ بیانیه ای ۳۵ هزار کلمه ای تحت عنوان «مانیفست یونابامبر» را درباره مشکلات جامعه مدرن تدوین کرد که سرنخ اصلی در دستگیری او به شمار می رود.
کازینسکی با ارسال این بیانیه به رسانه های برجسته از قبیل نیویورک تایمز آنها را تهدید کرد در صورت عدم انتشار باید منتظر عواقبی از قبیل انفجار دفتر روزنامه باشند. بیانیه مفصل او نخستین بار در سال ۱۹۹۵ و تحت عنوان «جامعه صنعتی و آینده آن» به چاپ رسید.
تئودور کازینسکی
مدت کوتاهی پس از انتشار این بیانیه برادر زدن تد «لیندا پاتریک» مقاله را خواند و از آنجا که به نظر او جالب بود آن را به همسرش نشان داد. اگرچه مدت زیادی از قطع ارتباط بین دو برادر می گذشت اما دیوید سبک نگارش و ایده های برادرش را شناخت و پس از مشورت با یک کارآگاه خصوصی در اوایل ۱۹۹۶ این مساله را با FBI در میان گذاشت.
در سوم آپریل ۱۹۹۶ ماموران فدرال کازینسکی را در اتاقکش دستگیر کردند و رسانه ها نیز با انتشار تصاویری از فردی با سر و وضع ژولیده و صورت اصلاح نشده، یونابامبر معروف را به دنیا معرفی کردند. بازرسان FBI در این اتاقک معروف یک بمب کامل، مواد منفجره و ۴۰ هزار صفحه وقایع نگاری دست نویس را پیدا کردند که در آنها تمامی جنایات های او همراه با جزئیات کامل شرح داده شده بود.
زندگی پشت میله ها
کازینسکی در سال ۱۹۹۸ و پس از رد شدن درخواستش مبنی بر محاکمه شدن به عنوان فردی ضد فناوری تلاش کرد خودش را دار بزند. او با اصرار بر برخورداری از سلامت کامل عقلی مانع استفاده وکلایش از دفاع بر مبنای ابتلای به جنون یا اختلالات ذهنی شد.
یونابامبر در نهایت به ۱۳ فقره بمبگذاری متهم شد اما دادگاه به جای اعدام او را به هشت بار حبس ابد بدون عفو یا به عبارتی «ابد و یک روز» زندان محکوم کرد.
تئودور کازینسکی
نمایی از مینی سریال Manhunt: Unabomber
او سال های محکومیت خود را در فوق امنیتی ترین زندان دولت آمریکا با عنوان «ایدیاکس فلورنس» و همراه با «تیموتی مک وی»، بمبگذار معروف اوکلاهاما و «رمزی احمد یوسف»، بمب گذار مرکز تجارت جهانی سپری کرد.
کازینسکی حتی در زندان هم تسلیم نشد و به مبارزه با مقامات دولتی ادامه داد تا جایی تصمیم دولت مبنی بر به مزایده گذاشتن سند ۴۰ هزار صفحه ای برای پرداخت غرامت به قربانیان را نقض حقوق اولیه شهروندی خواند؛ اینکار اما مانع دولت نشد و اسناد را به مبلغ ۱۵ میلیون دلار به خریدار واگذار کرد.
تد هنگام رد دعوتنامه دانشگاه هاروارد برای شرکت در جشن یادبود، از سال های فعالیتش در دانشگاه به عنوان زندان و از سال های حبسش به عنوان پاداش نام برد.
سال گذشته شبکه «دیسکاوری» سریال هشت قسمتی Manhunt: Unabomber را از زندگی این تروریست ساخت که ستاره فیلم آواتار، «سم ورثینگتون» و بازیگر فیلم اونجرز، «پل بتانی» در آن ایفای نقش کرده اند.