پروین اعتصامی
پروین اعتصامی
رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی مشهورترین شاعر زن ایرانی است که در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز به دنیا آمد او در۶ سالگی به همراه خانواده از تبریز به تهران مهاجرت کرد و به همین خاطر از کودکی با مشروطه خواهان و چهره های فرهنگی مثل دهخدا و ملک الشعرای بهار آشنا شد .
دیوان پروین اعتصامی شمال ۲۳۸ قطعه شعر می باشد که ۶۵ قطعه آن به صورت مناظره است . اشعار پروین بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی با دیده انتقادی به تصویر کشیده است . درون مایه اشعار او بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصتها و نصیحت های اخلاقی ، انتقاد از ظلم وستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاست .
پروین در ۱۵ فروردین سال ۱۳۲۰ بر اثر بیماری حصبه در گذشت. روحش شاد
نمونه شعر پروین اعتصامی
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی؟
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانه خمار نیست؟
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بیکلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
بسیار زیبا و دلنشین بود
Saya telah membaca puisi saudara, puisi ini kuat penyajiannya di rima salam kenal @mghufroncholid31 dari Madura Indonesia