پدرم بهم اصرار داشت شب‌ها زود بخوابم و روزها زود بیدار شوم.
خودش مرد عمل بود و هر روز ۵ صبح بیدار میشد ، نمازش را میخواند و دیگر نمیخوابید.
۱۳ سالم بود به تشویق و تعریف پدرم بلال فروشی کردم.
۱۵ سالگی وارد کارگاه تجهیزات صنعتی شدم
۱۷ سالم بود به اجبار بی‌پولی بازاریابی شرکت‌های مینو / صحت / ایوان کردم.
۱۸ سالم شد بعد کنکور به اصرار وارد تعمیرگاه خودرو شدم و سه ماه ازم بیگاری کشیدن.
وقتی دانشگاه قبول شدم ؛ دیگه گفتم بزرگ شدم و هرکاری دلم بخواد می‌کنم و اصلا از زندگی پدرم راضی نیستم ؛ بنابراین مسیرش غلطه!!!
با صد بدبختی و قرض از خالم؛ گوشی خریدم و اولین فعالیتم در مجازی شروع کردم [ ۱۴ سال پیش ]
اره ! شب‌ها تا صبح بیدار بودم و روزا چُرت میزدم! و سحرخیزی بدترین اتفاق زندگیم بود.
من دقیقا شده بودم نقطه مقابل آنچه پدرم و خانوادم میخواستن!!!
نه رشته تحصیلی مورد علاقه آنها را خواندن
نه شب‌ها زود میخوابیدم
نه صبح‌ها زود بیدار میشدم
نه حاضر بودم برم سرکار!
دنیای خودم را در فضای مجازی ساختم و در کنارش دکترا گرفتم و کسب و کاری آنلاین و اینترنتی برای خودم دست و پا کردم و توسعش دادم !مثل کانال زیر :
شغل مجازی 👇👇👇
@MarufAdsBot
پشتیبان جهت سوال و پیگیری
@PoshtibaniJameBot
شاید بچه بدی بودم ! چون هرچی میگفتن برعکسش انجام میدادم :)
اما الان شدم افتخار همان خانواده و مایه سربلندی پدری که دیگر زنده نیست.
روحش شاد و سایه پدران مستدام.
#نه‌بهتحمیل‌افکار
#نهبهباید‌هایپوچ
#نهبهزندگی‌برای‌دیگران
#نهبهدرآمدسنتی
@MarufAdsBot
پشتیبان جهت سوال و پیگیری
@PoshtibaniJameBot